پروین به روایت سیمین: پروین بدون شک نخستین زنی بود که نشان داد در میدان سخنوری از مردان فراتر میتازد
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۶۲۸۳۲
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رخشنده اعتصامی معروف به پروین در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصامالملک) از رجال نامی و فرهنگدوست بود و در آن مقطع با ماهنامهی ادبی «بهار» همکاری میکرد. پروین خردسال بود که پدرش به عنوان نمایندهی مردم تبریز در مجلس شورای ملی برگزیده شد و خانواده را به تهران کوچانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من هنگامی که دختر خردسالی بودم پروین را دیدم که با مادرش به خانهی ما آمدند و با مادرم به سخن گفتن نشستند. آنچنان آرام سخن میگفت که گمان میکردم سخنش، ژرفای اندیشه و پیغام شکیبایی است. و هنگامی با آثارش آشنا شدم که او دیگر زنده نبود و من همان تصویری را که در ذهن کودکانهی خود از او داشتم با مفاهیم سخنش تلفیق میکردم و شاید نخستین آشنایی من با شعر معاصر از دیوان او آغاز شد همان اشعاری که دختران همسال من در محافل ادبی دبیرستان با آب و تاب کودکان به خواندنش میپرداختند و صلهی خود را قطره اشکی از شنوندگان دریافت میکردند.
پروین بدون شک نخستین زنی بود که نشان داد در میدان سخنوری از مردان فراتر میتازد و شعرش از شعر مردان برجستهی معاصر دستکمی ندارد. گرچه در هنگام مرگ ۳۵ سال بیشتر نداشت اما فراوانی اشعار او در این فرصت کوتاه آدمی را به حیرت وامیدارد و به این حقیقت واقف میسازد که پروین بیش از هر چیز در زندگی به شعر اندیشیده است و هرچه غیر از آن برای او در مرحلهی ارزش و اعتبار قرار داشته است.
پروین از آن دسته شاعرانی است که لفظ و وزن و قافیه را برای بیان اندیشه میخوهد و توجه او به این عوارض شعری فقط برای ادای مقصود است گرچه قالب و الفاظ و قوافی او از لحاظ فن سخنوری کمترین ایرادی ندارند اما تحتالشعاع مطلب و معنی قرار گرفتهاند و گواهاند بر اینکه او قبل از آنکه به فکر وزن و قافیه باشد به فکر مطلب بوده و اندیشهی خود را میپرداخته و سپس قالبی متناسب برای آن انتخاب میکرده است.
سراسر دیوان پروین از عواطف بشردوستانهی او حکایت میکند انگار که چشمان او فقط به روی ناکامیها و ناتوانیهای ستمدیدگان و محرومین گشوده میشده است تا حدی که غم خود را در گیر و دار اندوه دیگران بهتمامی از یاد برده است.
در تمامی دیوانش بهصراحت تنها دو جا از خود یاد میکند: یکی در مقدمه که با این فروتنی میگوید:
به باغ نظم که هر سوگل و بهاری بود/ نهال طبع مرا نیز برگ و باری بود
چکامه و سخن من به صفر میمانست/ که در برابر اعداد در شماری بود
و دیگری در پایان دیوان و در شعری که برای سنگتراش ساخته است و میگوید:
اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
گرچه جز تلخی ایام ندید/ هرچه خواهی سخنش شیرین است
و من هر بار پس از خواندن این شعر با تمام قلب گریستهام بدون آنکه متوجه باشم که این شعر را برای صدمین بار خواندهام.
مجاهدی در راه نیکی
خصوصیتی که در شعر پروین به شدیدترین وجهی نمایان است القای احساس شدید به خواننده و شنونده است. سخن پروین گرم و گیرا و موثر است. هرکس شعر او را بخواند حاصل فکر او را بدون چون و چرا ندای حق و حقیقت میشمارد و قبول میکند.
در سراسر اشعار خود به یک نتیجهی اخلاقی و عاطفی میرسد؛ او نیکی را میشناسد و آن را میستاید و بدی را منفور میدارد.
انتقام و کینهتوزی در حدیث او جایی ندارد. او این وظیفه را به طبیعت و ماورای طبیعت محول کرده است و این خصیصهی ذاتی اوست که قهرا نمیتواند خشن باشد حتی برای قصاص و مجازات و مجموعا همین خصوصیات حیات است که او را تا سرحد یک فرشته و یا قدیس عزیز و محترم میدارد.
بیشک او مظهری است از یک زن عفیف و نمونه و هرگز آن شوخ و شنگی که در خلال اشعار دیگر شاعرهها و منجمله من به چشم میخورد در دیوان او وجود ندارد و شاید همین امر دلیل آن باشد که پدران و مادران درس گرفتن از دیوان پروین را بی هیچ نگرانی به دختران خود توصیه میکنند.
غمگسار جهان پیرامون
دیوان او مشتمل بر قصاید و مثنویات و مناظرات اوست. من شخصا قطعات و مثنویات و مناظرات او را بیشتر دوست میدارم. در این قسمتها پروین صادقتر و صمیمیتر است و بیریاتر از عواطف لطیف و زنانه سخن میگوید با دنیای مادی اطراف خود، و با همهی مظاهر آن رابطه دارد از گربهاش از پرندهها از دیگ و دیگدان و ماش و عدس و از فعالیتهای یک کدبانوی خانه سخن میگوید. زن ریسنده را میبیند، از زبان خدمتکار پیر سخن میگوید و از دختر یتیم و رنج بیپدری یاد میکند برای هر چیز جاندار و بیجان که در محیط زندگی اوست غمگساری میکند و همه را آنطور که میبیند و میاندیشد در دسترس خواننده قرار میدهد اما در قصایدش سخنوری است که نصیحت و حکمت و فلسفه را با هم میآمیزد و خواننده بیش از آنچه موعظهگران نخستین از قبیل سنایی و ناصرخسرو و سعدی و دیگران برایش آوردهاند در آنها چیزی نمیبیند. این است که موقعیت پروین به نظر من بیشتر در اشعار زنانهی اوست گرچه قصاید او برای تثبیت مقام سخنوری او شواهدی ارزنده هستند.
به هر صورت پروین شاعری است که با وجود شناسایی فراوانی که مردم نسبت به او دارند هنوز آنچنانکه باید شناخته نشده است و شاید زمان درازتری لازم باشد که او مقام حقیقی خود را احراز کند زمانی که غرضها و قضاوتهای آمیخته با حب و بغض دیگر در میان نباشد.
اما من پروین را آنچنان دوست میدارم که هنگام نوشتن دربارهی او دست و دلم میلرزد. او زنی است که برای من مقصد عالی و هدف نهایی کلام و اندیشه بوده است شاید او بازمانده و حد فاصل و آخرین نشانهی اندیشه و محتوا در قالب و فرم کلاسیک باشد و کلام آیندگان در قالب دیگر شکل و مایه گیرد چنانکه آغاز این تحول سالیانی است که نمودار شده است اما من همچنان این بازمانده و حدفاصل را عزیز میشمارم.
۲۵۹۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1884749منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: پروین اعتصامی سیمین بهبهانی شعر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۶۲۸۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی با آلاحمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نداشت
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: سیمین دانشور نویسنده و مترجم ایرانی ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ در شیراز زاده شد. او سومین فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) و قمرالسلطنه حکمت بود. دوره ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه انگلیسیزبان مهرآیین گذراند.
در سال ۱۳۱۶ اولین مقالهاش را با نام «زمستان بیشباهت به زندگی ما نیست» در نشریهای محلی چاپ کرد. در سال ۱۳۱۷ به تهران آمد و مدتی در شبانهروزی آمریکایی تهران ساکن شد و آموزش زبان انگلیسی را پی گرفت. بعد در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
در سال ۱۳۲۰ بهعنوان معاون اداره تبلیغات خارجی در رادیو تهران استخدام شد. علیاکبر کسمایی و احمد شاملو از همکاران او در رادیو بودند. سیمین دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۲ از کار رادیو کنارهگیری کرد و در روزنامه ایران مشغول به کار شد. از این زمان به بعد، او با نام مستعار «شیرازی بینام» برای نشریات مختلف مقاله نوشت و ترجمه کرد.
در ۱۳۲۷، اولین کتاب خود را با نام «آتش خاموش» نوشت. این اثر نخستین مجموعه داستانی بود که به قلم زنی ایرانی چاپ شد. داستانهای این مجموعه با نقدهای منفی بسیاری مواجه شد. در ۱۳۲۸ با مدرک دکترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد و یک سال بعد با جلال آلاحمد، نویسنده و مبارز اجتماعی مطرح آن سالها ازدواج کرد. این ازدواج تا مرگ نابههنگام آل احمد در سال ۱۳۴۸، بهمدت ۲۰ سال دوام داشت.
همزمان با سالروز تولد سیمین دانشور در گزارشی به مرور زندگی این نویسنده پرداختیم که مشروح آن در ادامه میآید؛
تحصیل در آمریکا
دانشور در شهریور ۱۳۳۱ با دریافت بورس تحصیلی از مؤسسه فولبرایت به دانشگاه استنفورد آمریکا رفت و در رشته زیباییشناسی تحصیل کرد. در این سفر نامههایی که بین او و جلال رد و بدل شد که بعدها در کتابی به نام «نامههای سیمین دانشور و جلال آلاحمد» توسط انتشارات نیلوفر منتشر شد. در مدت تحصیل در آمریکا «باغ آلبالو»، دشمنان چخوف»، «بئاتریس آرتور شنیتسلر» و «رمز موفق زیستن» دیل کارنگی را هم ترجمه و منتشر کرد.
بازگشت به ایران و ادامه کار نویسندگی
دانشور در سال ۱۳۳۴ به ایران بازگشت و در هنرستان هنرهای زیبای دختران و پسران مشغول تدریس شد. سپس مدیریت مجله نقش و نگار را پذیرفت و «کمدی انسانی» سارویان و «داغ ننگ» ناتانیل هاتورن را ترجمه کرد.
در ۱۳۳۷ کتاب «همراه آفتاب» نوشته هارولد کورلندر را ترجمه و منتشر کرد. تا اینکه در سال ۱۳۳۸ بهعنوان دانشیار کلنل علینقی وزیری در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول به کار شد. کار تدریس او در دانشگاه تهران تا بیست سال بعد، یعنی سال ۱۳۵۸ که از دانشگاه تهران بازنشسته شد، ادامه پیدا کرد. اینداستاننویس سال ۱۳۴۰، دومین مجموعه داستان خود با نام «شهری چون بهشت» را منتشر کرد. دانشور، همراهِ همسرش جلال آلاحمد، عضو کانون نویسندگان ایران بود. و در نخستین انتخابات، فروردین ۱۳۴۷ بهعنوان رئیس کانون نویسندگان ایران برگزیده شد. در تیر ۱۳۴۸ رمان «سووشون» را منتشر کرد که مشهورترین رمان او است و تا به حال به هفده زبان ترجمه شدهاست. بسیاری از منتقدان این اثر را یکی از ماندگارترین آثار ادبی فارسی میدانند. دو ماه بعد از انتشار «سووشون»، در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، جلال آلاحمد درگذشت.
دانشور سال ۱۳۵۱ کتاب «چهل طوطی» را منتشر کرد. این کتاب ترجمهای است از مجموعهای از حکایتهای هندی که لین یوتانک، نویسنده چینی، در کتابی به نام The Wisdom of Indiaجمعآوری کردهاست. این کتاب که تنها همکاری آلاحمد و دانشور به حساب میآید که توسط انتشارات موج به چاپ رسید. او سال ۱۳۶۱ کتابی را به نام «غروب جلال» را منتشر کرد. این کتاب از دو بخش تشکیل شدهاست: بخش اول کتاب، با نام «شوهرم جلال» در سال ۱۳۴۱ و در زمان حیات آلاحمد نوشته شدهاست. دانشور این کتاب را با وصف آلاحمدِ نویسنده آغاز میکند، افکار و ویژگیهای اخلاقی او را از منظر خود توصیف میکند و به جنبههای فردی، اجتماعی و سیاسی زندگی او میپردازد. بخش دوم کتاب، تقریباً بیست و یک سال بعد نوشته شدهاست. در این بخش، دانشور خاطره روز درگذشت آلاحمد را روایت میکند. نام کتاب، از همین بخش دوم گرفته شدهاست.
با فرارسیدن سال ۱۳۷۲، اولین کتاب از سهگانه سیمین دانشور، به نام «جزیره سرگردانی» منتشر شد که به دغدغههای روشنفکران ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ میپرداخت. در ۱۳۷۶ مجموعه داستان «از پرندههای مهاجر بپرس» با همکاری نشر نو و نشر کانون چاپ شد. در سال ۱۳۷۸ یادنامه جلال آلاحمد توسط علی دهباشی منتشر شد که گفتوگویی مفصل با دانشور را شامل میشد. جلد دوم تریلوژی دانشور، «ساربان سرگردان»، در سال ۱۳۸۰ را چاپ کرد.
دانشور در گفتوگو با ناصر حریری گفته او و جلال آلاحمد هر چه مینوشتند، به هم نشان میدادند اما او هرگز اجازه نمیداده جلال در نوشتههایش دست ببرد. همچنین هیچگاه از نثر آلاحمد که دستکم سه دهه یکهتاز میدان نویسندگی بود، تأثیر نپذیرفت و زندگی مشترک در شیوه نگارش او اثر نگذاشت و استقلال خود را حفظ کرد.
درگذشت
سیمین دانشور در ۳۰ تیر ۱۳۸۶ بهعلت مشکلات حاد تنفسی در بیمارستان پارس تهران بستری شد. با بستری شدن او شایع شد که وی درگذشتهاست اما این خبر تکذیب شد. او در ۲۲ مرداد ۱۳۸۶ با تشخیص تیم پزشکی از بیمارستان پارس مرخص شد. دانشور پس از یک دوره بیماری آنفولانزا، عصر روز ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ برابر در ۹۰ سالگی در خانهاش در تهران درگذشت. قبر سیمین دانشور در قطعه هنرمندان بهشت زهرا است.
الهام قاسمی
کد خبر 6089822 الناز رحمت نژاد